دوباره یکشب یلدا دوباره قرعه ی فال
مگر بدون (علی) هست احسن الاحوال ؟
ایا برادر با جان برابرم (احمد)
تمام دلخوشی ما برفت رو به زوال
هویت و تاب و توان و قدرت تو
برفت بعد علی ، نفرین بر این فال
چه تلخ و سرد شبی بود این شب یلدا
که ما همه دور هم و (علی) در چال 😔
دلم برای نگاه قشنگ و پر مهرش
چه تنگ گشته و نازک ، شده به مثل خلال
فدای قامت موزون طفل معصومت
که گشته قامت سروت شبیه ماه هلال
خدا به داد دلت کاش می رسید افسوس
به داد مادر غمدیده و خمیده قد ز ملال
الهی آنکه نبیند چنین غمی احدی
که سخت تلخ و جگر سوز باشد این احوال