خالدنیوز خالدآباد

رسانه ی جامع شهر خالدآباد

خالدنیوز خالدآباد

رسانه ی جامع شهر خالدآباد

خالدنیوز خالدآباد

شهر زیارتی تاریخی خالدآباد یکی از شهرهای زیبا و کویری بخش امام زاده از توابع شهرستان نطنز می باشد . شهر خالدآباد در جوار شهر بادرود و در 25 کیلومتری شمال نطنز و 55 کیلومتری شرق کاشان واقع شده است . این شهر کوچک , کویری و زیبا اولین شهر در ایران است که گواهینامه ی زیست محیطی یورو 14001 را به خود اختصاص داده است . این شهر هنرپرور که به شهر صدا نیز شهره است هنرمندان بزرگی در عرصه ی موسیقی به ایران و جهان معرفی کرده است . استاد ایرج و استاد مهدی خالدی از مفاخر هنر موسیقی خالدآبادی هستند . وجود بارگاه ملکوتی امام زاده آقا علی عباس در این شهر بر معنویت آن افزوده است . چهل دختران حامی امام زاده خالدآبادی بوده اند و در روایات معتبر نقل شده است که پس از شهادت این بزرگوار در منطقه ی گود ریگ خالدآباد به دستور مامون عباسی , شیرزنان خالدآباد کمرهمت بسته اند تا همچون زنان بنی اسد که افتخار تدفین ابدان مطهر شهدای کربلا را در کارنامه ی خود دارند افتخار تدفین پیکر مطهر امام زاده آقا علی عباس را به کمک مردان رشیدشان در کارنامه ی خود برای همیشه ی تاریخ ثبت و ضبط نمایند . متولیان آقاعلی عباس طایفه ی بزرگی از مردم خالدآباد را تشکیل می دهد که از دو طایفه ی سعیدی و عابدی متشکل است و این خاندان بیش از هزار سال تولیت آستان را بر عهده داشته اند و هم اکنون در این شهر ساکن می باشند . زبان مردم خالدآباد تات نام دارد که قدیمی ترین زبان اصیل ایرانی است . خالدآباد بیش از هشتاد اثر تاریخی دارد که تنها 6 اثر به ثبت میراث فرهنگی رسیده است . تپه های باستانی مسی و ابوذر قدمتی 6 هزار ساله دارند .

طبقه بندی موضوعی خالدنیوز
بایگانی
آخرین نظرات

فریدون مشیری

چهارشنبه, ۲۶ خرداد ۱۴۰۰، ۱۱:۳۲ ق.ظ

ھﻤﻪ ﻣﯿﭙﺮﺳﻨﺪ
ﭼﯿﺴﺖ در زﻣﺰﻣﻪ ﻣﺒﮫﻢ آب
ﭼﯿﺴﺖ در ھﻤﮫﻤﻪ دﻟﮑﺶ ﺑﺮگ
ﭼﯿﺴﺖ در ﺑﺎزی آن اﺑﺮ ﺳﭙﯿﺪ
روی اﯾﻦ آﺑﯽ آرام ﺑﻠﻨﺪ
ﮐﻪ ﺗﺮا ﻣﯽ ﺑﺮد
اﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺑﻪ ژرﻓﺎی ﺧﯿﺎل
ﭼﯿﺴﺖ در ﺧﻠﻮت ﺧﺎﻣﻮش ﮐﺒﻮﺗﺮھﺎ
ﭼﯿﺴﺖ در ﮐﻮﺷﺶ ﺑﯽ ﺣﺎﺻﻞ ﻣﻮج
ﭼﯿﺴﺖ در ﺧﻨﺪه ﺟﺎم
ﮐﻪ ﺗﻮ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﺳﺎﻋﺖ
ﻣﺎت و ﻣﺒﮫﻮت ﺑﻪ آن ﻣﯽ ﻧﮕﺮی
ﻧﻪ ﺑﻪ اﺑﺮ
ﻧﻪ ﺑﻪ آب
ﻧﻪ ﺑﻪ ﺑﺮگ
ﻣﻪ ﺑﻪ اﯾﻦ آﺑﯽ آرام ﺑﻠﻨﺪ
ﻧﻪ ﺑﻪ اﯾﻦ ﺧﻠﻮت ﺧﺎﻣﻮش ﮐﺒﻮﺗﺮھﺎ
ﻧﻪ ﺑﻪ اﯾﻦ آﺗﺶ ﺳﻮزﻧﺪه ﮐﻪ
ﻟﻐﺰﯾﺪه ﺑﻪ ﺟﺎم
ﻣﻦ ﺑﻪ اﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﻧﻤﯽ اﻧﺪﯾﺸﻢ
ﻣﻦ ﻣﻨﺎﺟﺎت درﺧﺘﺎن را ھﻨﮕﺎم ﺳﺤﺮ
رﻗﺺ ﻋﻄﺮ ﮔﻞ ﯾﺦ را ﺑﺎ ﺑﺎد
ﻧﻔﺲ ﭘﺎک ﺷﻘﺎﯾﻖ را در ﺳﯿﻨﻪ ﮐﻮه
ﺻﺤﺒﺖ ﭼﻠﭽﻠﻪ ھﺎ را ﺑﺎ ﺻﺒﺢ
ﺑﻐﺾ ﭘﺎﯾﻨﺪه ھﺴﺘﯽ را در ﮔﻨﺪم زار
ﮔﺮدش رﻧﮓ و ﻃﺮاوت را در ﮔﻮﻧﻪ ﮔﻞ
ھﻤﻪ را ﻣﯿﺸﻨﻮم
ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻢ
ﻣﻦ ﺑﻪ اﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﻧﻤﯽ
اﻧﺪﯾﺸﻢ
ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﯽ اﻧﺪﯾﺸﻢ
ای ﺳﺮاﭘﺎ ھﻤﻪ ﺧﻮﺑﯽ
ﺗﮏ و ﺗﻨﮫﺎ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﯽ اﻧﺪﯾﺸﻢ
ھﻤﻪ وﻗﺖ
ھﻤﻪ ﺟﺎ
ﻣﻦ ﺑﻪ ر ﺣﺎل ﮐﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﯿﺎﻧﺪﯾﺸﻢ
ﺗﻮ ﺑﺪان اﯾﻦ را ﺗﻨﮫﺎ ﺗﻮ ﺑﺪان
ﺗﻮ ﺑﯿﺎ
ﺗﻮ ﺑﻤﺎن ﺑﺎ ﻣﻦ ﺗﻨﮫﺎ ﺗﻮ ﺑﻤﺎن
ﺟﺎی ﻣﮫﺘﺎب ﺑﻪ ﺗﺎرﯾﮑﯽ ﺷﺒﮫﺎ ﺗﻮ ﺑﺘﺎب
ﻣﻦ ﻓﺪای ﺗﻮ ﺑﻪ ﺟﺎی ھﻤﻪ ﮔﻠﮫﺎ
ﺗﻮ ﺑﺨﻨﺪ
اﯾﻨﮏ اﯾﻦ ﻣﻦ ﮐﻪ ﺑﻪ ﭘﺎی ﺗﻮ دراﻓﺘﺎده ام ﺑﺎز
رﯾﺴﻤﺎﻧﯽ ﮐﻦ از آن ﻣﻮی دراز
ﺗﻮ ﺑﮕﯿﺮ
ﺗﻮ ﺑﺒﻨﺪ
ﺗﻮ ﺑﺨﻮاه
ﭘﺎﺳﺦ ﭼﻠﭽﻠﻪ ھﺎ را ﺗﻮ ﺑﮕﻮ
ﻗﺼﻪ اﺑﺮ ھﻮا را ﺗﻮ ﺑﺨﻮان
ﺗﻮ ﺑﻤﺎن ﺑﺎ ﻣﻦ ﺗﻨﮫﺎ ﺗﻮ ﺑﻤﺎن
در دل ﺳﺎﻏﺮ ھﺴﺘﯽ ﺗﻮ ﺑﺠﻮش
ﻣﻦ ھﻤﯿﻦ ﯾﮏ ﻧﻔﺲ از ﺟﺮﻋﻪ ﺟﺎﻧﻢ ﺑﺎﻗﯽ اﺳﺖ
آﺧﺮﯾﻦ ﺟﺮﻋﻪ اﯾﻦ ﺟﺎم ﺗﮫﯽ را ﺗﻮ ﺑﻨﻮش”


فریدون مشیری, بهار را باور کن
 
  • خالدنیوز خالدآباد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی