فرمانده انتظامی نطنز؛ حجاب ذهنی و عقیدتی سنگ بنای پوشش ظاهری و عفت است
علی بنی آدمی*/ همان گونه که حجاب و پوشش ظاهری فقط به معنای برخورداری از همه مراتب عفاف نیست، عفاف بدون رعایت پوشش ظاهری نیز قابل تصور نبوده و نخواهد بود.
به گفته کارشناسان فرهنگی دو واژه حجاب و عفت در اصل دارای معنای منع و امتناع مشترک هستند و تفاوتی که بین منع و بازداری حجاب و عفت است تفاوت بین ظاهر و باطن است، یعنی منع و بازداری در حجاب مربوط به ظاهر است ولی منع و بازداری در عفت مربوط به باطن و درون است.
به طور کلی عفت یک حالت درونی است ولی با توجه به اینکه تاثیر ظاهر بر باطن و اثرگذاری باطن بر ظاهر، یکی از ویژگی های عمومی انسان است، بنابر این بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تاثیر و تاثر متقابل وجود دارد.
بدین ترتیب که هرچه حجاب و پوشش ظاهری بیش تر و بهتر باشد، این نوع حجاب در تقویت و پرورش روحیه باطنی و درونی عفت، تاثیر بیشتری دارد، و برعکس هرچه عفت درونی و باطنی بیشتر باشد این مهم باعث حفظ حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر در مواجهه با نامحرم می شود.
با توجه به همین نکته، پاسخ این اشکال و شبهه افرادی که برای ناکارآمد جلوه دادن حجاب و پوشش ظاهری، تخلف های بعضی از زنان با حجاب را بهانه قرار می دهند آشکار می شود، زیرا مشکل این عده از زنان، ضعف در حجاب باطنی و فقدان ایمان و اعتقاد قوی به آثار مثبت حجاب و پوشش ظاهری است.
حجاب اسلامی ابعادی گسترده دارد و یکی از مهمترین و اساسی ترین ابعاد آن حجاب درونی، باطنی و ذهنی است که فرد را در مواجهه با گناه و فساد، از عقاید و ایمان راسخ درونی برخوردار می کند و به طور حتم این حجاب ذهنی و عقیدتی، به منزله سنگ بنای دیگر حجاب ها از جمله حجاب و پوشش ظاهری است چرا که افکار و عقاید انسان، شکل دهنده رفتارهای او خواهد بود.
پس اگر فردی خود را به این پایبند دانست که باید با تصحیح اندیشه غلطِ سابق و یا تقویت اندیشه صحیحِ فعلی خود می تواند بسیاری از آسیب هایی که در کمین وی نشسته اند را مهار و دفع کند، این فرد از جمله افرادی است که تفکرش، رفتارش را ساخته و الگویی برای تصدیق مطلب فوق برای تاثیر حجاب ذهنی بر حجاب ظاهری خواهد بود.
البته همان گونه که حجاب و پوشش ظاهری، فقط به معنای برخورداری از همه مراتب عفاف نیست، عفاف بدون رعایت پوشش ظاهری نیز قابل تصور نیست و نمی توان زن یا مردی را که عریان یا نیمه عریان در انظار عمومی ظاهر می شوند را عفیف دانست، چرا که پوشش ظاهری یکی از علامت ها و نشانه های عفاف است و بین مقدار عفاف و حجاب، رابطه تاثیر و تاثر متقابل وجود دارد.
بعضی نیز رابطه عفاف و حجاب را از نوع رابطه ریشه و میوه دانسته اند، با این تعبیر که حجاب، میوه عفاف و عفاف ریشه حجاب است، برخی افراد ممکن است حجاب ظاهری داشته باشند ولی عفاف و طهارت باطنی را در خویش ایجاد نکرده باشند، این حجاب تنها پوسته و ظاهری است.
از طرفی دیگر ممکن است افرادی ادعای عفاف کرده و با تعابیری، مثل من قلب پاک دارم و خدا با قلب ها کار دارد خود را سرگرم می کنند، چنین انسان هایی باید در قاموس اندیشه خود به این نکته اساسی توجه کنند که درون پاک، بیرونی پاک می پروراند و هرگز قلب پاک، موجب بارور شدن میوه ناپاک بی حجابی نخواهد شد.
* فرمانده انتظامی نطنز